آقا یه بار ما رفتیم عروسی، بعد رفتیم دستشویی یهو یکی همچین گوزید که تن هیتلر تو گور لرزید، ヅ
وضو چن نفرم باطل شد! یعنی یه گوزه الاغی داد که روده های من می لرزید.ヅ
بش گفتم داداچ اینجوری میگوزی کونت رگ به رگ نشه!!ヅ
آقا اینو که گفتم یهو کل دستشویی رفت رو هوا بعد همه از فرط خنده میگوزیدن یکی هم فک کنم اسهال بود.....ヅ
از زور خنده یهو ریدد :(((ヅ
خلاصه گوز تو گوزی شده بود که نگو :(((ヅ
تا 1 هفته حس بویاییم کار نمیکرد لامصب عروسی نبود که عذاب الهی بود :(ヅ